+رونمایی از تخلص :)

سه شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۵۰ ق.ظ

اگرچه مسئله ام، بحثِ نامِ قالب نیست،

غزل برای بیان غمم مناسب نیست

 


به چشم او همه اعضای من بدهکارند

و گوشِ یار، بدهکار این مطالب نیست


همیشه آخر صحبت بُریده می گویم

«مواظب خودتان با...» ولی مواظب نیست


حدیث حاضرِ غایب شنیده ام صدبار

چگونه بگذرم از حاضری که غایب نیست؟


جزاین که من همه ی عمر مُرده ام چه خبر؟

خبر که کهنه شود، نزد عام جالب نیست


ز شوق خنده ی سردت، بلند خندیدم

طلوع خنده ی من مثل صبح کاذب نیست


نترس از حملاتِ نگاه مردمِ شهر

ببوس گونه ی من را، کسی مراقب نیست


گذاشتم به اجاره دلِ نزارم را

به این کلنگیِ یک خوابه، یار راغب نیست  


اگر کسی به ازای تو جان نداد، بدان

که از معامله بویی نبرده، کاسب نیست


سلام می کنم از دور، گرچه می دانم

در این قبیله، جوابِ سلام واجب نیست


تمام مردم دِه غرق شادی و رقصند

دلیل چیست اگر مرگِ تلخ «هارب» نیست؟


  • . هـــــــــــارِب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">