شعر
چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۵ ب.ظ
تمامِ دلخوشیِ من یکی دو آهنگ است
دوای درد من این بار چای پر رنگ است
به من که سنگِ تو بر سینه می زدم گفتی
علاج سرکشیِ میخ آهنین، سنگ است
مسافرم که وجودم شکست جای نماز
میان عشق و "رسیدن"، هزار فرسنگ است
کدام خاطره آخر؟ به جز سلام نخست...
دلم برای تنفّس، کنار تو تنگ است
خودت بگو که تو از من چطور دل بردی
که بین دین و دلِ من هنوز هم جنگ است
خرداد 96
- ۹۶/۰۴/۰۷